به نام خدا

سلام.

سلام به جناب آقای جابریان عزیز.یه چند روزی بود که میخواستم براتون یه نامه بنویسم.اما خوب عذر میخوام کبوترم بالش شکسته بود و توان آوردن نامه براتون رو نداشت.آقای جابریان شنیدم که به سلامتی فولاد رو به صاحبش پس دادی؟آره؟مال بد بیخ ریش صاحبش.آقا شما رو چه به تقویت خصوصی سازی ایران.شما ببخشید ها،قد این حرفا نیستید.فولاد؟فولاد خوزستان به درد شما نمیخورد که!زود بود برا شما...شما باید برید سهام شرکتهای فرا بورسی رو بخرید.خلاصه آقا نامه دادم بگم که زیاد ناراحت نشید.از تیر 87 که شما سهام رو خریدید میدونستم که این لقمه از گلوی شما پایین نخواهد رفت،آره واقعا میدونستم.باید حق به حق دار میرسد(که رسید.)آقا شما برگردید همون کارای قبلی خوتون رو ادامه بدید.اگه نیاز به مشاور مالی هم داشتید باهام تماس بگیرید.خدا رو شکر اون یه چندرغاز هم که داده بودید(172 میلیلارد تومان) بهتون پس دادن.که واقعا جای شکرش باقیه.خوب زیادتر از این مزاحم اوقات شریفتان نمیشم.لحظاات خوبی رو داشته باشید.پولتون هم ایشالا در راه درستش از این به بعد خرج بشه.سعی کنید دیگه هم به فکر در افتادن با اصل 44 نشید.با اجازه...

طنز نامه ای که خواندید شرح ماجرای زندگی 2 سال پیش مردی  بود که صادقانه سرمایه زندگی اش را آورده بود تا در جهت پیشرفت کشور خرج کند.اما خوب نخواستند که هیچ،او را هم به اندازه سالها از رشد و شکوفایی همیشگیش عقب انداختند.

چند روز گذشته با افراد زیادی در این مورد صحبت کردم ، متاسفانه تقریبا هیچ کس از این موضوع خبر نداشت.(از بس رسانمون میلیه).یر خودم واجب دانستم در این مورد اطلاع رسانی کنم.

محمد جابریان سهام دار و سرمایگذار بزرگ بورس ایران است.مردی که باعث رونق بورس ایران در صنایع مختلف از جمله ذوب آهن و فولاد می باشد.تیر ماه 87 زمان واگذاری و خصولتی شدن فولاد خوزستان بود.همه منتظر بودن تا بازم یه شبه دولتی دیگه بیاد و زحمت خریدن و خصوصی کردن این بخش رو هم بکشه...8 تیر 87 رسید ، مزایده آغاز شد.خریداری حقیقی وارد گود شد و همه را کنار زد و 31.5 درصد از سهام فولاد رو یکجا خرید.همه منتظر بودند تا ببینند که چه کسی خریدار بزرگ فولاد است.خریدار کسی نبود جز کنسرسیوم محمد جابریان و برادرانش.

جابریان اکثر سهام های خود را در جاهای دیگر واگذار کرده بود تا بتواند سهام فولاد را خریداری کند.خریدار حقیقی فولاد در بدو خرید مورد استقبال ارکان مختلف سازمان خصوصی قرار گرفت و برا پیش قسط اول و دشت سازمان 172 میلیارد تومان به حسابشان ریخت.محمد جابریان خبر نداشت که چه قرار است بر سرش بیاید.

سازمان در اولین اقدام منکر 31.5 درصد سهام مدیریت شد و صحبت از خرید 30.5 درصد از سهام مدیریت توسط جابریان کرد و با این حال اجازه ورود ایشان(آقای جابریان) به جلسات هیئت مدیره را ندادند،که این خلاف تمامی اصول قانونی و اخلاقی بود.

6 ماه پس از خرید سهام بود که قیمت فولاد 60 درصد در بازار جهانی کاهش پیدا کرد و قیمت سهام آقای جابریان از 1500 تومان به 400 تومان رسید.ضربه ی وحشتناکی به جابریان و کنسرسیومش خورد.

چند وقت بعد سود سهام فولاد اعلام شد،44 میلیارد تومان سهم سود جابریان بود و 47 میلیارد تومان هم سود معوقه سهامش بود.در ادامه اقدامات غیر اخلاقی سازمان خصوصی سازی، اعلام کرد که به دلیل عدم وجود نقدینگی قادر نخواهد بود که سود را به جابریان پرداخت کند و این دیگر آخرین ضربه به پیکره کنسرسیم جابریانها زد و خانواده جابریان را بر این وادار کرد که از خرید فولاد اعلام انصراف دهند،و به این نتیجه برسند که این لقمه اندازه دهانشان نیست!!!لقمه ای که از اول هم برا ....... کنار گذاشته شده بود.

خوب، باز هم بورس از پس دادن و انصراف مانع شد.و اعلام کرد که این کار امکان پذیر نخواهد بود و اجازه این کار رو به خانواده جابریان ها نداد، و آنها را مجبور کرد به دستگاه قضا متوسل شوند.

خانواده جابریان متوسل به قوه قضاییه شد تا بلکه بتواند حقی که از آنها داشت ضایع میشد را احیا کند.در یک اقدام امیدوار کننده و بجا قوه قضاییه رای به ابطال معامله بزرگ بورس داد و به سازمان خصوصی سازی دستور داد تا مبلغی که از جابریانها دریافت کرده بود را به آنها برگرداند.اما خوب سازمان در مرحله اول زیر باررای دادگاه نرفت و اعلام کرد که دادگاه قضایی در مقامی نیست که بخواهد برای این معامله حکم صادر کند اما باز هم پافشاری های دستگاه قضا و پیگیری های آقای جابریان باعث شد که در 22 اردیبهشت سازمان این پول(172 میلیارد)را به جابریانها پس دهد،تا فیلم درام جابریان و سازمان خصوصی سازی به پایان برسد.

 

آری این بود حکایت تلخی از مدل خصوصی سازی دولت نهم و دهم که برایتان بازگو کردم.داستانی که مطمئنم خیلی ها ازش هیچ اطلاعی ازش نداشتند.اما خوب بدونید اینا که همش دم از خصوصی سازی میزنند،با یک نفر هم که پیدا میشه که توان خریدن داره این رفتار رو میکنند.خصوصی سازی در این دولت اینگونه انجام میگیرد که یا پول داشته باش همش رو بخر،یا برو کنار چیزی هم نگووووووووووووووو....

خصوصی سازی این است که هر کس با هر توان مالی که دارد بتواند حتی یک سهم هم که شده از سهام فولاد بزرگ را بخرد ،نه اینکه این لقمه ها آماده گردد برای آنها که از قبل برایش آماده شده اند.بخش خصوصی با این روال تا سالهای نه چندان دور دیگر دوام نخواهد آورد و اقتصاد در قرق خواصی که بوی از اقتصاد نبرده اند قرار میگیرد،آنها که ناکارامدیشان در عرصه های مختلف به چشم آمده حال دندان برای اقتصاد تیز کرده اند و با این کار خود بخش خصوصی را در مردابی که در آن قرار دارد بیشتر فرو خواهد برد.

 

 

آیینه  حق نما،   دل  خسته ی  ماست                 برهان  حقیقت  دهن  بسته ی  ماست

 آنکس که درست حق و باطل بنوشت                  نوک قلم و خامه ی بشکسته ی ماست