به نام خدا

بحران در آمریکا به زبان ساده این طور آغاز شد:

در سال ۲۰۰۱ رئیس بانک مرکزی آمریکا در پی رکودی که از سالیان قبل در کشور بوجود آمده بود نرخ بهره وام بانک ها را تا حد بسیاری کاهش داد و مردم را به تشویق برای دریافت وام برای خرید مسکن کرد.

این مزایا را تا به حدی پیش برد که کل مبلغ تهیه ی مسکن را به مردم وام دادند.با پرداخت این وام ها تقاضای خرید مسکن را بیشتر و بیشتر شد و حبابی حول بازار مسکن ایجاد شد.ایجاد این حباب بسیاری از مردم که وام دریافت کرده بودند ولی فاقد هر نوع تحلیلی بودند را به سمت این بازار کشاند.تا جایی که بر اساس آمار بانک مرکزی آمریکا طی سالهلی ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ از هر ۳ آمریکایی یک نفر وارد کار در بخش مسکن شد.بانک مرکزی آمریکا یکی دیگر از تسهیلاتی که برای وام گیرندگان مسکن قرار داده بود این بود که تا پایان دوره پرداخت اقساط سند مسکن نزد بانک میماند اما شخص میتوانست با انصراف از پرداخت اقساط مسکن را رها کند و آن هم بدون هیچ پیگرد قانونی.

خوب سرانجام حباب مسکن پس از اینکه مسکن قیمتی بسیار غیر واقعی پیدا کرد ترکید و روز به روز قیمت پایین و پایین تر آمد تا جایی که صاحبان مسکن دیدند که اقساطی که میپردازند بسیار بیشتر از ارزش روز آن مسکن هست پس آنها را رها کردند.

حال این سوال پیش می آید که بحران مسکن آمریکا چگونه به بورس های دبی،ژاپن و صنایع دیگر چون خودرو سازی رسید و منجر به ورشکستگی شرکتهای بزرگی چون جنرال موتورز شد؟؟در آمریکا وام های دریافتی مردم هم در بازار بورس به فروش میرسد و شرکتها و صنایع دیگر وقتی دیدند که این وام مسکن هر روز رو به رشد است و پشتوانه ی آن را هم قیمت مسکنی که هر روز افزایش میافت است پس به این بازار هجوم آوردند و وام های دریافتی مردم را خریداری کردند.اولین موسساتی که در پروسه بحران آمریکا ورشکست شدند دو بانک بزرگ مک فارتی و لمن برادرز بودند که قسمت وسیعی از این وام ها را خریداری کرده بودند.و پس از آن سرایت به دیگر نقاط جهان آغاز شد...